منه کنکوری

ساخت وبلاگ
+طرف رو بعد ۳ ماه دیدم، در حالی که صبونه کله گنجشک خورده ....
بعد یک ربع درحالی که من نفهمیدم چطوری همه اون موضوع هارو بهم چسبوند یهو  وسط بحثای مذهبیش میره سراغ بحثای سیاسی و اواسط سخنرانیش مجالی هم بمن میده و نظر منو میخواد! با جمله ای سعی به تمام کردن بحثش میکنم و میگم خب درست نیست من که تو این زمینه که دانشی ندارم نظر بدم و انگار دست روی دلش گذاشتم و میگه اره دیدی مدیر ها و مسولامون رو ؟ و تا اخر یکساعتی که توی اتوبوس باهم بودیم رو یک ریز در باب مدیریت کشور که در حیطه تخصصشون نیستن نطق کرد و منم درتایید فقط سرتکون میدادم!یکی نبود بگه داداش منظورش خودت بودی! بس کن تحلیلاتو:/

+از بخت خوب یا بد ماجرا خونمون در منطقه ای تجاری از شهره و عموما شلوغه و ما با مشکل همیشگی پارک کردن خودرو در جلوی پل دست ب گریبانیم!(کی ب تو گواهینامه داده طور!) ،  اینارو گفتم تا در آخر سیمرغ بهترین ری اکشن رو به اون خانومی بدم که جلوی در پارکینگ زده بود و وقتی بهش گفتم
 اینجا جای پارکه؟ یکساعته معطلم کردی!
 یک نگاه به ساعتش کرد و گفت
ساعت ۷ونیمه! الان چه ساعت خونه اومدنه؟و با اخم گفت مرد تا ۹ باید سرکار باشه و با عصبانیت در ماشینو باز کرد و سوار ماشینش شد و رفت! 

+یکی از بدی های خاموش خوندن وبلاگها اینه که مثلا بعد یک یا ۲ سال احساس میکنی دیگه یکم طرفو میشناسی و حتی احساس دوستی میکنی! اما خب این یک نظر یک طرفس و احتمالا وقتی اولین بار ک کامنت میدی با برخوردی که انتظار داری مواجه نمیشی! پس بهتره همونطوری خاموش بخونیش و کامنت ندی چون مورد بوده که نویسنده روی کل وبلاگ پسوورد هم گذاشته:))

+کنکور ارشد همچنان در الویت اول....


توکل به خدا:)...
ما را در سایت توکل به خدا:) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8harema3 بازدید : 191 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 12:53